استعدادی که در مسیر سیاه رشد کرد/ سرنوشت تلخ دزد ۵ ثانیهای پایتخت
سرقت یکی از مهمترین مسائلی است که در سالهای اخیر تبدیل به دغدغه اصلی مردم شده است و بدون شک در این مسأله، عوامل گوناگونی از قبیل اقتصاد، بیکاری، خانواده، اعتیاد و… تأثیرگذار هستند. طبق گزارش مرکز آمار ایران، تعداد سرقتها در سال ۹۵ حدود ۳۴۳ هزار مورد بوده است که در سال گذشته این […]
سرقت یکی از مهمترین مسائلی است که در سالهای اخیر تبدیل به دغدغه اصلی مردم شده است و بدون شک در این مسأله، عوامل گوناگونی از قبیل اقتصاد، بیکاری، خانواده، اعتیاد و… تأثیرگذار هستند. طبق گزارش مرکز آمار ایران، تعداد سرقتها در سال ۹۵ حدود ۳۴۳ هزار مورد بوده است که در سال گذشته این عدد براساس اعلام معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه به حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار مورد رسیده است. به عبارتی میزان سرقت در ایران از سال ۹۵ چهار برابر شده است.
سرقت ارتباط مستقیمی با شرایط اقتصادی و بیکاری در کشور دارد؛ یعنی اگر فردی از امکانات لازم در زندگی و شغل مناسب برخوردار باشد طبیعتاً در شرایط نرمال دلیلی برای اقدام به سرقت ندارد. براساس تحقیقات بینالمللی، هر یک درصدی که آمار بیکاران جامعه افزایش پیدا میکند، یک و نیم درصد آمار بزهکاری در جامعه رشد کرده که متأسفانه ۹۰ درصد این یک و نیم درصد به سمت سرقت سوق پیدا میکند.
همچنین براساس گزارش دیگری از مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری جمعیت فعال کشور از سن ۱۵ سال به بالا، ۹.۷ درصد بوده است. کما اینکه بررسی نرخ بیکاری گروه سنی ۱۸ تا ۳۵ سال نشان میدهد که در زمستان سال گذشته، ۱۷.۴ درصد از جمعیت فعال این گروه سنی بیکار بودهاند؛ بنابراین ادامه شرایط فعلی بدون شک در آینده نزدیک، باعث رشد سریعتر آمار سرقت میشود و این مسأله میتواند برای ایران خسارتهای جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد.
خانواده نیز یکی دیگر از عوامل مرتبط با سرقت است که هرچه این نهاد اجتماعی ضعیف، شکننده یا ازهم گسیخته باشد، بالطبع آسیبهای زیادی از جمله اعتیاد، خشونت، سرقت و… به دنبال دارد و حتی اگر فرد حاضر در این خانوادهها در طول زندگی خود بتواند تخصصی نیز یادگرفته باشد به دلیل بیثباتی شخصیت و مشکلات روحی و روانی به سرعت غرق در بزهکاری میشود. سعید یکی از همین افراد است که به دلیل شرایط اقتصادی و ازهم گسیخته بودن خانوادهاش به مصرف مواد مخدر روی آورده و بعد دست به سرقت زده است. در ادامه داستان او و نحوه سرقتهایش را میخوانید که در یک بشکن زدن در هر ماشینی را باز میکند.
خودت را معرفی کن؟
سعید ۳۵ ساله هستم.
تا چه مقطعی درس خواندهای؟
سیکل دارم.
متأهلی؟
مجرد هستم.
شغلت چیست؟
وقتی بچه بودم شاگرد یک مغازه صافکاری و نقاشی شدم و در نهایت نیز در کار خودم اوستا شده و مغازهای اجاره کردم. اما متأسفانه به دلایل متعدد شکست خوردم و حالا سارق هستم.
مواد مخدر نیز مصرف میکنی؟
بله همه چیز مصرف میکنم.
سابقه داری؟
بله یک بار دیگر نیز قبلاً برای سرقت دستگیر شده بودم.
برای سرقت اول چقدر زندان بودی؟
یک سال.
چرا مجازات قبلی برایت درس عبرت نشد و حالا دوباره دستگیر شدهای؟
وقتی هزار و یک مشکل مالی داشته باشی، طبیعتاً ممکن است که دست به کار اشتباه بزنی. من خانوادهای هم نداشتم که از من حمایت کنند. اگر خانواده بود که به این روز نمیافتادم و خیلی زودتراز اینها از شر اعتیاد و سرقت نجات پیدا میکردم. الان هم که مرا دستگیر کردهاند به جرم سرقت باطری ماشین بوده است. کاپوتها را در ۵ ثانیه باز میکردم و باطری را به سرعت با خود میبردم. هرکدام از این باطریها را نیز در خلازیل به قیمت ۳۰۰ هزار تومان میفروختم تا با پول آن خرج مواد و زنده ماندم دربیاید.
اگر کاپوت ماشین قفل داشت چکار میکردی؟
قفل را به سرعت تخریب و باز به سرعت باطری را با خودم میبردم.
چرا دست به سرقت زدی و همان صافکاری و نقاشی را ادامه ندادی؟
خانواده نداشتم و همین مسأله باعث شد. قبلتر هم گفتم که ما بیکس و کار هستیم. خارج شدن از این وضعیت بدون داشتن خانواده ممکن نیست.
وضعیت خانواده شما در کودکی چگونه بود؟
ما فقیر بودیم و مشکلات زیادی داشتیم. از طرفی دائم شاهد جنگ و دعوا و در نهایت اعتیاد پدرم بودیم. من از کودکی در وضعیت بدی بزرگ شدم.
منبع: www.yjc.ir
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید