شعرخوانی روز دختر در نمایشگاه سی و چهارم کتاب تهران
نشست «بهآیین آسمان» به مناسبت ولادت حضرت معصومه(س) و روز دختر همزمان با آخرین روز نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران شنبه(سیام اردیبهشتماه ۱۴۰۲) با شعر خوانی شاعرانی چون مریم کرباسی، نفیسه سادات موسوی، زهرا سپهکار، عاطفه جوشقانیان، ماهرخ درستی، مهدی جهاندار، علیرضا نورعلیپور و کاظم رستمی در کوشک کتاب برگزار شد. نفیسه سادات موسوی با دو […]
نشست «بهآیین آسمان» به مناسبت ولادت حضرت معصومه(س) و روز دختر همزمان با آخرین روز نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران شنبه(سیام اردیبهشتماه ۱۴۰۲) با شعر خوانی شاعرانی چون مریم کرباسی، نفیسه سادات موسوی، زهرا سپهکار، عاطفه جوشقانیان، ماهرخ درستی، مهدی جهاندار، علیرضا نورعلیپور و کاظم رستمی در کوشک کتاب برگزار شد.
نفیسه سادات موسوی با دو غزل میلاد حضرت معصومه(س) را تبریک گفت:
از لحظهی پابوس، بهتر، هیچ حالی نیست
شیرینیِ این لحظهها در هر وصالی نیست
مهمان درگاهت شدم با این که میدانم
این خانه جای هر گدای لاابالی نیست
مانند شمعی میدرخشی بین زائرها
دور ضریحت هرگز از پروانه خالی نیست
باران لطف و رحمتت یکریز میبارد
در هیچ فصلی این حوالی خشکسالی نیست
حاجت روا از قم به تهران باز میگردم؟
بعد از زیارت دیگر این جمله سوالی نیست
خواهش فراوان است در این دل ولی بانو.
مهدی جهاندار دیگر شاعری بود که به مناسبت ولادت حضرت معصومه(س) شعر خواند:
«دختری از اهل بیت آفتاب»
دختر لبخندهای مستجاب
از تبار لا فتی الا علی
وارث «من عنده علم الکتاب»
نور نور نور نور نور نور
ناب ناب ناب ناب ناب ناب
ناب یعنی خالص و پاک و طهور
سوره کوثر، شراب اندر شراب
نور یعنی خواهر شمس الشموس
«بوی گل را از که جوییم از گلاب»
دختر «والکاظمین الغیظ» اوست
«آفتاب آمد دلیل آفتاب»
ای دل من در پناه کوی تو
مثل بال کفتران بیاضطراب
مریما از نزد جبرائیل، عشق
هاجرا از بهر اسماعیل آب
مهربان باران تند بیدریغ!
بیکران آیینه پر آب و تاب
هم به جان خسته زینب، ببخش
هم به نام نامی زهرا، بتاب.
مریم کرباسی شاعر نیز این غزل را خواند:
با وجود من دلش یک جور دیگر گرم شد
خانه اش این بار با لبخند دختر گرم شد
قبل من مادر زنی تنها و نا آرام بود
تا به دنیا آمدم، آغوش مادر گرم شد
مادرم ارديبهشتی بود و من هم بهمنی
دست من در دست مادر ماند و بهتر گرم شد
ماه بهمن بود و از گرمای بیش از حدّمان
مهر و آبان و دی و اسفند و آذر گرم شد
مادرم با دختر آوردن دلم را قرص کرد
مادرم رفت و دل من با دو خواهر گرم شد
شاد بودیم و پدر از بس که دختر دوست بود
خانه با ما دختران هم بی برادر گرم شد
مرگ را باور نمی کردم ولی یک روز سرد
آمد و با چشم های مادرم سرگرم شد.
فاطمه نانیزاده هم این شعر را خواند:
تا نظر کردی به چشمم خوشهی انگور شد
رو به من کردی غم از میخانهی دل دور شد
کوچههای بی تو را طی کردهام تاریک بود
این طرفها آمدی شبهای ما پر نور شد
فرصتی پیش آمده باران بگیرد بیهوا
زیر باران آفتابی شو اگر مقدور شد
شوق دیدارت مرا صحرا به صحرا میکشد
سینه مشتاق موسی سرزمین طور شد
زلف آشفته به چنگ آوردهای، چنگی بزن
شور را بگذار نغمه نغمهی ماهور شد
ملک دل آباد گردید از قدمگاهت
ببین هر کجا که پا نهادی شهر نیشابور شد
نفحهای از جانب خاک خراسان میوزد
وه که مقبول سلیمان تحفهای از مور شد.
سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از بیستم تا سیام اردیبهشت ۱۴۰۲ در مصلی امام خمینی (ره) و همزمان بهصورت مجازی در سایت کتاب برپا شد.
منبع: www.yjc.ir
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید