ماجرای دختری که با متادون نامزدش را تا نزدیکی مرگ پیش برد
پرونده دختر متهم درحالی در دادگاه کیفری یک استان تهران تحت رسیدگی قرار گرفت که پسر جوان پس از خارج شدن از کما دچار عارضه مغزی شدید شده است. رسیدگی به این پرونده از شهریور ماه سال گذشته به دنبال انتقال پیکر نیمه جان پسری جوان به نام نیما به بیمارستان بهارلو آغاز شد. بررسیهای […]
پرونده دختر متهم درحالی در دادگاه کیفری یک استان تهران تحت رسیدگی قرار گرفت که پسر جوان پس از خارج شدن از کما دچار عارضه مغزی شدید شده است.
رسیدگی به این پرونده از شهریور ماه سال گذشته به دنبال انتقال پیکر نیمه جان پسری جوان به نام نیما به بیمارستان بهارلو آغاز شد. بررسیهای پزشکی نشان میداد وی به خاطر مصرف بیش از حد قرص متادون به کما رفته است. آثار ضرب و شتم روی بدن پسر جوان، شک پزشکان را برانگیخت و پلیس وارد عمل شد.
دوست نیما به نام نادر که وی را به بیمارستان منتقل کرده بود به مأموران گفت: نیما به خانه نامزدش شهلا در شهرری رفته بود که شهلا با من تماس گرفت و گفت حال نیما بد شده و باید او را به بیمارستان منتقل کنیم. شهلا میگفت نیما بیشتر از ۱۰ قرص متادون خورده است. من بلافاصله خودم را به آنجا رساندم و با اورژانس تماس گرفتم.
با اظهارات این مرد، شهلا تحت بازجویی قرار گرفت. وی گفت: آن روز تلفنی با نیما صحبت میکردم که با هم بحث کردیم. او سپس مقابل خانهمان آمد. نمیخواستم اجازه بدهم وارد خانه شود، اما وقتی دیدم مشروب خورده و حال طبیعی ندارد در را باز کردم. بحث میان ما بالا گرفت و چندین قرص متادون خورد تا آرام شود، اما حالش بد شد.
با اظهارات این زن، مأموران به بررسی و پرس و جو از همسایهها پرداختند و مشخص شد همسایهها بارها از شهلا و مادرش شکایت کرده و مدعی هستند این مادر و دختر خانهشان را به محل فساد تبدیل کردهاند.
به این ترتیب مأموران ۳ هفته خانه شهلا و مادرش را زیرنظر گرفتند و مشخص شد در این مدت افراد مشکوکی به آنجا رفت و آمد دارند.
بدین ترتیب شهلا بازداشت شد و ادعای جدیدی را مطرح کرد.
وی گفت: من و نیما از ماهها قبل باهم آشنا شدیم. او به خانه ما رفت و آمد داشت و ما قصد داشتیم باهم ازدواج کنیم. اما چند روز پیش از اینکه حال نیما بد شود با هم دعوا کردیم. به او تأکید کردم که دیگر حق ندارد به خانه ما بیاید. اما او آخرین بار با حال بدی مقابل خانهمان آمد. وقتی حال و روزش را دیدم و، چون میدانستم قبلاً هم چندبار دست به خودکشی زده بود در خانه را برایش باز کردم. از من خواست تا برای آرامش قرص متادون به او بدهم. من هم یک قرص به او دادم، اما بعداً متوجه شدم چندین قرص خورده است.
این ادعا در حالی مطرح شد که پزشکی قانونی اعلام کرده بود نیما حدود ۳۰ قرص متادون و ۳۰ قرص کلونازپام مصرف کرده است و آثار ضرب و شتم بر بدن وی نمایان است.
شهلا در بازجوییهای بعدی درباره آثار ضرب و شتم گفت: من با نیما هیچ مشکلی نداشتم که بخواهم او را کتک بزنم یا نقشه قتل او را بکشم. او وقتی به خانهمان آمد سر و وضع درستی نداشت و میگفت با شخصی درگیر شده است. او اهل دعوا و درگیری بود و احتمالاً هم قبل از اینکه به خانه من بیاید با یک نفر درگیر شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
وی درباره شکایت همسایهها مبنی بر اینکه خانهاش را تبدیل به خانه فساد کرده بود نیز گفت: ما با کسی در ارتباط نیستیم. فقط نیما به خانه ما رفت و آمد داشت که قرار بود با هم ازدواج کنیم گاهی اوقات هم نامزد مادرم به خانهمان رفت و آمد دارد.
در حالی که نیما در بیمارستان از کما خارج شده بود پزشکان اعلام کردند، به علت قطع چند ثانیهای اکسیژن، وی دچار عارضه مغزی شده و دیگر نمیتواند حرکت کند و ممکن است هیچگاه نتواند دست و پایش را تکان دهد.
با این اظهارنظر برای شهلا کیفرخواست صادر و پروندهاش برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
وی قرار است بزودی از خود دفاع کند.
منبع: www.yjc.ir
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید