گذری دوباره: قصه نيمه تمام پپ گوارديولا در اروپا
به گزارش ورزش سه، با نبوغ گوارديولا و طي رهبري او، هر انچه سيتي به فوتبالدوستان، رفيق و نارفيق، دوست و دشمن، به همه و همه در دنياي فوتبال ارزاني داشته است، آيا اين بار منچستر سيتي قهرماني ليگ قهرمانان را كسب خواهد كرد؟ فقط دو قهرماني با بارسلونا در دوران مسي و اينيستا و […]
به گزارش ورزش سه، با نبوغ گوارديولا و طي رهبري او، هر انچه سيتي به فوتبالدوستان، رفيق و نارفيق، دوست و دشمن، به همه و همه در دنياي فوتبال ارزاني داشته است، آيا اين بار منچستر سيتي قهرماني ليگ قهرمانان را كسب خواهد كرد؟ فقط دو قهرماني با بارسلونا در دوران مسي و اينيستا و بقيه ان هَنگ بي همتا نه تنها از چشم نارفيقان و بهانه جويان بلكه دوستداران و هواداران او بسيار ناچيز بنظر مي رسد.
يكسال پيش از اين در مطلبي تحت عنوان “جاودانگي بدون تاج و تخت محال است” خطر یخ زدگی و وسواس؛ تنفر گواردیولا از این عکس! مفصلا مانند بسياري ديگر به چند و چون اين حكايت اشاره كرده بودم. و ظاهرا تا زمانيكه گوارديولا چمپيونز ليگ فراري را بار دیگر به چنگ نياورد اين بحث خاتمه ايي نخواهد داشت. و پايان حکایت بدين شكل هم به هيچ وجهي متصور نيست.
شخصا اميدوارم اورست فوتبال اروپا را باردیگر به تسخير در اورد تا نه تنها خيال همه را راحت كند بلكه شايد همه ما نيز دست از این روده درازی ها برداریم. همانطور که در اوج كلنجارهاي بي وقفه طرفداران دو اَبَر مرد تاريخ فوتبال، جر و بحث هاي بي انتها در باره مبارزه بي امان ١٠ ساله رونالدو و مسي و هواداران اين دو در پايان جام جهاني قطر به سوي اعجوبه ريزاندام آرژانتيني سنگيني كرد و تمامي جنگ و جدل ها را خاتمه داد.
اميرحسين صدر
١٧ اپريل ٢٠٢٣
تصور کنید سر الکس فرگوسن، سرمربی منچستریونایتد قهرماني لیگ قهرمانان اروپا را بدست نياورده بود. تصور کنید سه گانه ١٩٩٩ رخ نداده بود. تصور کنید او هرگز نگفته بود: “فوتبال، لعنتي/نكبتي Football, Bloody Hell”.
خيال کنید بایرن مونیخ در فينال استثنايي نيوكمپ سال ١٩٩٩ در وقت اضافي شكست را پذيرا نمي شد يا پنالتي جان تری كار منچستر را در فينال ٢٠٠٨ ساخته بود. اگر ضربه او به تور مي نشست؟
اگر تصورات اشاره شده حقيقت هم داشت، شك ندارم فرگوسن همچنان مورد تجلیل و احترام قرار می گرفت. مردي كه در ٢٦ سال حضورش در اولدترافورد ١٣ عنوان قهرمانی لیگ برتر را به دست آورد. دوراني كه با ۷ قهرمانی لیگ، دست يافتن به رکورد ١٨ قهرماني ليورپول غيرممكن بنظر مي رسيد. بطور حتم فرو ریختن ان رکورد براي بسياري کافی است تا فرگوسن را همچنان به عنوان بهترین مربی یک باشگاه بريتانيايي تحسین کنند، بي رقيب بدانند و اظهار كنند؛ ارثيه امپراطور، ابدي و دست نيافتني است.
دوران طولانی او به عنوان سرمربي تيمي چون منچستر يونايتد كافي است تا او را یکی از غول های دنياي فوتبال محسوب كرد. او به ارزوي خود رسيد و لیورپول را در انگلستان به زير كشيد. وقتي رفت نتيجه قهرماني ليگ را به ٢٠ در برابر ١٨ تغيير داده بود.
اما هميشه یک زنگ خطر وجود داشت و او به خوبي صداي آن را مي شنيد. هشدارهاي پياپي در مسير طولاني و پر تب و تاب او بود و مدام روبرويش ظاهر مي شد.
او مي دانست؛ بزرگترین جایزه در فوتبال باشگاهی هميشه و هنوز لیگ قهرمانان اروپا است. عمده افرادی که می گویند اینطور نیست بازیکنان و مدیرانی هستند که هرگز آن را تصاحب نكرده اند يا هرگز اين شانس را نداشته اند. ليورپولي ها بعد از فروپاشي ركورد قهرماني در ليگ توسط يونايتد فرگوسن، همچنان ركورد ٦ قهرماني در اروپا را به صورت يونايتدي ها مي كوبند.
رویای اصلي فرگوسن كسب عنوان قهرماني اروپا برای اولین بار پس از تیم سر مت بازبی در سال ١٩٦٨ با جورج بست، بابی چارلتون، جان استون و بقیه بود. و زمانی که او در بارسلونا و دوباره در مسکو، به قهرماني رسيد، اسطوره او کامل شده بود. ثبت شده در تاريخ. زماني كه ديگر كسي از سيستم و روش بازي در ميدان و تاكتيك و ايده هاي او صحبتي به ميان نمي آورد. جام هاي قهرماني اروپايي او سخن مي گويند.
شايد با ورود شيوخ عرب و سرمايه داران امريكايي به فوتبال انگلستان و عواقب ان و تمامي اتهامات وارده به سيتي، گوارديولا در هسته عاطفی بسان فرگوسن قرار نمی گیرد، ولي هرطور كه ببينيم در سطوح بالا و در هر زمينه ايي، معيارها تغيير نمي كند. دوران پپ در سيتي با همان معيارها قضاوت خواهد شد. و در اين بين فرقي هم نمي كند او از چه مکانیزم حفاظتی برای منحرف کردن افكار ما در پيش می گیرد، شيوه او معمولاً طعنه است. اما ما و او خوب مي دانيم چه مي خواهد و خواستار چيست؟، روياي او نيز مانند فرگوسن و تمامي سرمربيان درجه يك عيان است و عريان.
اگر او با تیمی که به طور مداوم در انگلیس بهترین است به مقام قهرمان لیگ قهرمانان اروپا دست پيدا نكند، همیشه جاي “شايد و اگر” را باز خواهد گذاشت. و اين بطور حتم به اين معني نیست كسي اجازه داشته باشد قريحه و نبوغ و افتخارات بي شمار او را زير علامت سوال ببرد.
هیچ کس هرگز نمی تواند به مربی ای که این همه زیبایی در سیتی ایجاد کرده و از دوران یونایتد فرگوسن به بعد، به طور کامل بر فوتبال انگلیس مسلط شده و موفقیت هاي چشمگیری داشته، خرده گیری کند.سیتی بسیار خوش شانس بوده و هست که گواردیولا را به عنوان سرمربی خود دارد و فوتبال انگلیس و طرفداران ان نیز خوش شانس بوده اند که او را در میان خود دارند.
در حالی که سیتی برای رویارویی با بایرن مونیخ براي دیدار برگشت در آليانز آرنا در مرحله يك چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا بعد از پیروزی ۰-۳ در اتحاد آماده می شود، گواردیولا یک چیز را بهتر از هر کسی می داند.
اگر او لیگ قهرمانان را با سیتی در آغوش نگیرد، همانطور که در زمان سرمربیگری بایرن به این مهم نائل نشد، تاریخ دوران او و هدایت و رهبری یکی از بهترین تیم های تاریخ فوتبال انگلیستان را ناقص تلقی خواهد کرد، و اگرچه طرفدارانش با هزار و یک دلیل و ارائه ایده ها و نظرات و هوش او در بسیاری از مسابقات و اثبات نظرات خود به هر دری خواهند زد تا بگویند؛ «پپ» در ارشیو جوایز خود نیازی به جام قهرمانی باشگاه های اروپا ندارد، و اعتبار او بیش از این بحث ها است. ولی ذره ای شک نکنید در اعتبار تاریخی او تاثیر بزرگی خواهد داشت.
او و متمولان سیتی بهتر از هر کسی بر این امر واقف هستند. تاریخ فوتبال داور نهایی است.
ما دوستداران فوتبال عناوین لیگ قهرمانان اروپا را معیار و میزان سنجش عظمت سرمربیان بزرگ هر باشگاهی میدانیم و اگر گاهی اوقات خیلی خام و ناپخته به نظر میرسد. برای مثال، تعداد زیادی نیستند که زینالدین زیدان مربی را که سه قهرمانی اروپا با رئال مادرید کسب کرده است، جلوتر از ژوزه مورینیو، که فقط دو بار برنده جام قهرمانی اروپا شده قرار دهند. اما هنوز هم یک راهنمای جالب است. همین نکته شاید راهنمای ما باشد. ملاک من شخصا تعداد جام نیست. برایان کلاف از مربیان محبوبم، که اتفاقا ۲ بار جام قهرمانی اروپا را با ناتینگهام فارست بدست آورده است ارزوی کسب جام حذفی /اف ای کاپ را به گور برد.
این حرف من نیست اعتراف خود او است. گویی چیزی ناتمام ماند و قصه او به خوشی به سرانجام نرسید.
در لیست برندگان جام قهرمانی اروپا، کارلو آنچلوتی با ۴ قهرمانی در صدر جدول قرار دارد و باب پیسلی و زیدان در رتبه های پایین تر. و گواردیولا مانند کلاف دو بار لیگ قهرمانان را تصاحب کرده، فقط ۲ بار با بارسلونا، و سپس از سال ۲۰۱۱ تا این فصل موفقیتی در گستره اروپا نداشته است. ۱۲ سال با دستان خالی!
و این برای مردی که در پهنه فوتبال اروپا و جهان برجسته ترین مربی نسل خود به حساب می آید، برای سرمربی که در فوتبال مورد احترام خاص و عام است، این كمبود بدون هیچ غلو و گزافه گویی برای شخصی در جایگاه او، کوچک و حقیر بنظر می رسد.
تکذیب نکنید. این انکار ناپذیر است ….
شاید به همین دلیل است همه ما وقتی به بحث گواردیولا می رسیم فقط از قهرمانی در اروپا صحبت می کنیم. و از این رو است که فصل به فصل، بازی به بازی این سوال دائما مطرح می شود. نقطه کور پازل، آخرین رنگ مکعب کوبیک که «باید» در جای خود قرار گیرد.
هربار در کنفرانس های متعدد و ممتد خبری این سوال همیشه، مستقیم و غیر مستقیم مطرح می شود؛ چقدر برای او مهم است تا دوباره به قهرمانی اروپا دست یابد؟، ان هم با تیمی مانند سیتی که تاریخ خود را می نویسد و باید گفت چیزی از بارسلونای مسی و ان تیم استثنایی کم ندارد. تيمي كه تيكي تاكا را در تاريخ براي هميشه بيادگار گذاشت.
شاید به همین دلیل است که به نظر می رسد پپ گاهی به سختی می تواند این سؤالات را تحمل کند و با نوعی تحقیر با آنها برخورد می کند، اهانت می داند و گویا عارش می آید تا پاسخگو باشد. اين برخورد خود گواه ميل بي حد و حصر اوست.
اما هر انچه او انجام دهد، بخواهد يا نخواهد، بپذيرد يا نه، اشارات همیشگی پایرجا خواهند ماند و سؤالات تا زمانی که او با سیتی لیگ قهرمانان را بدست نیاورد باقی خواهند ماند.
تنها راه رهایی کسب عنوان قهرمانی اروپا است.
منتقدان او، اگر تعدادشان تقلیل پیدا کرده، ولی هنوز همین اطراف اند و همچنان معتقدند؛ “گواردیولا بدون حضور لیونل مسی قادر نبود قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شود!؟!”
در حال حاضر، اين ديدگاه با نادیده گرفتن تمامی چیزهای دیگری که او پيش از اين به دست آورده، حتي ميان بسياري از هواداران او، واقعیت غيرقابل انكاري است.
براستي زمان آن فرا رسیده است تا کلمات و جملات همه منتقدان و گله مندان و دوستداران زياده خواه و پر توقع را در گلوي ان ها خفه كند.
آنچه واقعیت محض است و بيش از ان نيز بدان اشاره كردم این است:
دوران گواردیولا با سیتی در لیگ قهرمانان، تاریخ مربی درخشانی است که خودش را به شكل ناخوشايندي از طرق مختلف در واپسين قدم ها ضربه فني كرده است.
گاهی اوقات به نظر می رسد گارديولا در اروپا قفل مي كند، مانع ذهنی سد راه او است و اشتباهاتی در انتخاب تیم مرتکب می شود، به گونه ايي كه در قالب ليگ به چشم نمي آيد چون زودگذر و ديدار بعدي مثل برق و باد از راه مي رسد ولي در ليگ قهرمانان اروپا بسيار مرگبار بوده است. او هميشه به شكل ناباورانه و غيرقابل دركي موفق شده با ماگنوم پاهاي خود و سيتي را از رفتن و رسيدن به قله اروپا باز دارد.
همگي به خوبي بياد داريم؛ مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان ٢٠٢٠ در مقابل ليون.
سيتي با تغييرات غيرموجه استادي كه بيش از اندازه متفكرانه عمل مي كند با سه بازیکن دفاعی در زمين حاضر شد و داوید سیلوا، برناردو سیلوا، فیل فودن و ریاض ماحرز را کنار گذاشت. تصميماتي غيرقابل دفاع!، موافقيد مطمئنن!
شکست خیره کننده ٣-١ در برابر لیون نتيجه ان تصميمات بود. در آن فصل ليون در ميانه هاي جدول ليگ ١ فصل را به پايان رساند!
متعاقب ان تحلیلگران به دلیل محافظه کاری، بیش از حد از او انتقاد کردند. رودی گارسیا، سرمربی لیون در ان شب، گوارديولا را كيش و مات كرد.
یک سال بعد در فینال مقابل چلسی در پورتو راه دیگری را پیش گرفت. اينبار رودری و فرناندینیو را کنار گذاشت.
سیتی به چلسی باخت. به تيمي كه در آن فصل با ١٩ امتیاز کمتر كار خود را پايان داد. به تیمی باختند كه تمام و كمال، از سطح و قد و بالاي سيتي پایین تر بود. این بار، توماس توخل، سرمربی چلسی در تدبير و زيركي از پپ پيش افتاد.
البته توخل اکنون سرمربی بایرن است و در ديدار اول مرحله يك چهارم به نظر می رسد گوارديولا او را با پيروزي ٣-٠ تا حدي سر جاي خود نشاند.
ديدار دوم با بایرن آزمون ديگري است. سيتي در ٩ بازی اخیر خود پیاپی پیروز شده و فوتبالی را به گونه ايي ارائه می كند، بسيار لذت بخش و جذاب. تماشای نبردهاي اين تيم حقيقتا ديدني است و تمامي نشانه هاي تسلط و خبرگي تيم هاي بزرگ دوران هاي متفاوت فوتبال را دارد.
قبلاً بارها و بارها و بارها گفته شده است به گونه ايي كه خسته کننده و تكراري بنظر مي رسد.
اما به هر حال قصه هنوز پاياني نداشته و اين مكررات اجتناب ناپذير است. این فصل فرصت طلایی ديگري برای سیتی برای پيروزي و تصاحب جام در بزرگترين مسابقه ساليانه اروپايي است.
در حال حاضر سيتي و ناپولی دو تیم پیشرو اروپا هستند. و سيتي با کوین دی بروین و ارلینگ هالند فوق ستارگان خود و بقيه مجموعه، تيمي تقريبا شكست ناپذير كه به خوبي می توانند هر مانعي را در مسير پيروزي خود به آتش بكشند.
آنها شتاب لازم برای قهرمانی در لیگ قهرمانان را دارند. منابع، ترکیب، بازیکنان و کیفیت.
اکنون، سيتي در اروپا، تنها به گواردیولای واقعی نیاز دارد؛ به گوارديولايي كه بيانديشد بي آنكه اغراق و مبالغه و پيچيدگي بي مورد به خرج دهد.
به گوارديولايي كه با قدرت و اعتماد عمل كند. گوارديولايي كه با طرحي ساده خود را از شر ایرادات و نق و نوق هاي هميشگي و سخنان تكراري خلاص کند.
وقت ان است تا بايستد و بدون هيچ كم و كاستي، با جرات كامل اعلام كند؛ نگاه كنيد: بهترينم!
«وقت ان است “پپ”، وقت آن است»
پس از ان، ارثيه امپراطوري او نيز ابدي و دست نيافتني است.
بله، زمان ان رسيده هرگونه صدايي را در سينه خفه كند، صداي تاريخ نويسان را.
اصلا خود تاريخ را.
منبع: www.varzesh3.com
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید